در این مقاله به هوش تجاری real-time (در لحظه، بلادرنگ) یا اصطلاحاً RTBI میپردازیم .هوش تجاری در لحظه چیست؟ چه مزایا و چالشهایی دارد و برای چه صنایع و افرادی مناسب است؟ با دیکام همراه باشید.
هوش تجاری real-time یا بلادرنگ چیست؟
هوش تجاری بلادرنگ یا بهاختصار RTBI یعنی جمعآوری، تحلیل، و ارائه داده به کاربران در کوتاهترین زمان ممکن، بلافاصله پس از وقوع یک اتفاق است. به عبارتی دادههای مربوط به یک اتفاق بلافاصله پس از ایجادشدن تحلیل میشوند و برای تصمیمگیری در اختیار کاربران هوش تجاری قرار میگیرند.
تصور کنید فرایند ذکر شده با سرعت بالا و با تأخیری در حد دقیقه انجام میشود.
بگذارید با مثال آشنای خودرو این مطلب را توضیح بدهیم.
ما معمولاً داشبورد هوش تجاری را با داشبورد خودرو مقایسه میکنیم؛ چون هر دو آنها شاخصها و KPIهای مهم یک سیستم را به کاربر نشان میدهند. اما حقیقت این است که داشبورد مدیریتی با داشبورد خودرو یک تفاوت مهم دارد و آن نمایش لحظهای اطلاعات در حال رخدادن است.
وقتی به داشبورد خودرو نگاه میکنیم اطلاعاتی را دریافت میکنیم که در زمان حال رخ میدهند. یعنی میزان سوخت یا دور موتور در همان لحظه اتفاقافتادن به ما گزارش میشود. هوش تجاری سنتی شبیه نگاه کرد به فیلمی است که اتفاقات گذشته را نشان میدهد. دادهها در یک داشبورد معمولی مدیریتی ممکن است در دورههای روزانه هفتگی یا ماهانه آپدیت شود.
تصور کنید اطلاعات داشبورد خودرو را با تأخیر چندروزه و چندساعته دریافت میکردید! احتمالاً قبل از اینکه متوجه بشوید خودروی شما از کار میافتاد. هوش تجاری real time سرعت عمل شما را در مقابل اتفاقات و رخدادها افزایش میدهد. در نتیجه بهجای اینکه در مقابل حوادث منفعل و صلب باشید، چابک و فعال خواهید بود.
مزایایی هوش تجاری در لحظه (real-time)
فارغ از نوع صنعت، دسترسی به اطلاعات لحظهای مزایایی زیادی برای مدیران دارد. بهمحض اینکه اتفاقی داخل یک شرکت یا مجموعه بیافتند مدیران از آن مطلع شده و میتوانند به اطلاعات مرتبط دسترسی داشته باشند. این موضوع باعث میشود تا:
- سرعت تصمیمگیری افزایشیافته و تصمیمات بهتری توسط مدیران گرفته شود
- سرعت پاسخگویی نسبت به اتفاقات افزایش مییابد و چابکی بیشتری در عملکرد مجموعه ایجاد شود
هوش تجاری بلادرنگ (real-time) در کجا استفاده میشود:
وقتی صحبت از تحلیل داده میشود هر صنعت و بخش نیازهای متفاوت خواهند داشت. هوش تجاری real-time یک راهکار مشخص که قابلاستفاده در همهجا باشد نیست. در ادامه چند مثال از کارکردهای این نوع از هوش تجاری را با هم مرور میکنیم.
کارخانهها و صنایع تولیدی:
هوش تجاری بلادرنگ میتواند برای بررسی فرایند تولید، نظارت بر عملکرد دستگاهها و تعمیر و نگهداری آنها، و پایش کنترل کیفیت به کار برود.
تصور کنید که بهجای گزارشهای روزانه و هفتگی، مدیر یک کارخانه بهصورت لحظهای بر عملکرد تولید اشراف و کنترل داشته باشد و بتواند :
- موجودی مواد اولیه
- خطوط تولید و بستهبندی فعال و غیرفعال
- تیراژ تولید و بستهبندیشده
- توقفهای خارج از برنامه و روند تعمیرات
و مواردی مانند آن را بدون واسطه و بهصورت مستقیم در تمام ساعات شبانهروز ببیند.
خردهفروشیها
هوش تجاری بلادرنگ میتواند به مدیریت انبار و پایش سطح موجودی کالاها در شعب مختلف کمک کند این موضوع خصوصاً برای مدیریت فروش و انبارداری کالاهای تند مصرف (FMSG) بسیار اهمیت دارد.
کنترل و پایش زنجیره تأمین کالا برای خردهفروشیها بسیار حیاتی است و میتواند یک برگ برنده برای آنها باشد.
پولی مالی:
پایش تراکنشهای مالی و مدیریت ریسک از کاربردهای هوش تجاری بلادرنگ در حوزه بانکداری و مؤسسات پولی و مالی است.
در حال حاضر مؤسسات بینالمللی از تلفیق تحلیل داده لحظهای و هوش مصنوعی برای شناسایی تراکنشهای مالی مشکوک در بانکداری و یا ردیابی کلاه برداری در صنعت بیمه استفاده میکنند.
هوش تجاری به آنها کمک میکند تا قبل از اینکه خسارتی متوجه شرکت شود وارد عمل شوند.
فروشگاههای آنلاین:
نظارت لحظهای بر روند فروش محصولات و کنترل کمپینهای بازاریابی میتواند از یک نقطه و تحت یک سیستم مرکزی هوش تجاری انجام شود.
بیمارستانها
سیستم بهداشت و درمان یکی از مواردی است که میتواند از هوش تجاری لحظهای استفاده کند. با تجزیهوتحلیل دادههای بلادرنگ، بیمارستانها میتوانند مراقبت از بیماران را در حوزههای زیر بهبود دهند
- نرخ اشغال تخت
- بهینهسازی مدتزمان بستری
- نظارت بر بیماری بخش ICU
- تشخیص بیماریها
اینها صرفاً مثالهایی از کاربرد هوش تجاری real time در صنایع مختلف است.کاربردهای فراوانی را میتوان تصور کرد؛ اما بهطورکلی این فناوری در هر جا که نیاز به دسترسی آنی و نظارت زنده بر فرایندها وجود دارد قابلاستفاده است.
چه کسانی کاربر هوش تجاری در لحظه هستند؟
قاعدتاً تمام کسانی که به تحلیل داده لحظهای و آنی نیاز دارند؛ بنابراین کاربران سیستم تحلیل داده لحظهای میتواند در هر جایی از یک سازمان باشد. در اینجا صرفاً به دو مورد بسنده کردهایم.
مدیران عامل (ceo)
گرچه معمولاً شاخصهایی در این سطح، خصوصاً شاخصهای مالی نیاز به بررسی روزانه و آنی ندارند؛ اما ممکن است kpiها یا سنجههای مهمی در یک شرکت تعریف شوند که نیاز به نظارت و بررسی توسط مدیریت عامل را داشته باشد.
برای مثال شرکتهای هواپیمایی یک شاخص بسیار مهم برای بررسی تأخیر هواپیماها دارند (On-Time Performance) این شاخص آنقدر مهم است که در شرکت هواپیمایی بریتانیا (BA) اگر هواپیمایی بیش از مدت معین تأخیر میداشت موضوع مستقیماً به مدیرعامل گزارش میشد.
داستان تحول شرکت هواپیمایی بریتانیا را در این مقاله مطالعه کنید |
مدیران میانی و عملیاتی
مدیران میانی یا عملیاتی احتمالاً بیشترین استفاده را از هوش تجاری در لحظه خواهند داشت. این مدیران نیاز دارند تا فرایندهایی که بهصورت روزانه انجام میشود را نظارت و بررسی کنند.
برای مثال:
- مدیر تولید میتواند فعال/ غیرفعال بودن خطوط تولید و میزان تیراژ تولید در لحظه را بررسی و برای اتفاقاتی که در محیط کارخانه میافتند بهسرعت تصمیمگیری کند.
- مدیر یا سرپرست فروش میتواند فرایند فروش در طول یک روز کاری را دنبال کرده و عملکرد پرسنل خود را بسنجد
داشبوردهای عملیاتی نوعی از داشبوردهای مدیریتی هستند که میتواند در اختیار این افراد قرار بگیرد.
چالشها و مشکلات هوش تجاری بلادرنگ (real-time)
پیادهسازی و اجرای هوش تجاری لحظهای ممکن است با مشکلات و چالشهایی همراه باشد. مهمترین این چالشها عبارتاند از:
حجم دادهها:
حجم دادههای لحظهای میتواند بسیار زیاد باشد و مدیریت و تحلیل آنها را با چالش روبرو کند.
کیفیت داده:
کیفیت داده با پارامترهایی مثل دقت، کاملبودن، ثبات، و بهموقع ارائهشدن داده سنجیده میشود. داده کمکیفیت میتواند منجر به خطا یا ارائه نتایج غلط شود که در نتیجه روی فرایند تصمیمگیری مدیران تأثیر منفی خواهد گذاشت. اطمینان از کیفیت مناسب دادههای لحظهای بسیار مهم است و احتمال کمکیفیت بودن و خطا در دادههای لحظهای بیشتر از دادههای قدیمی است.
یکپارچهسازی داده:
منظور از یکپارچهسازی داده فرایند تجمیع و یکیکردن دادهها از منابع مختلف است. راهحل این موضوع در حالت عادی استفاده از انبارهای داده است اما هوش تجاری real-time به معماری متفاوتی نیاز دارد
امنیت داده:
منظور محافظت از دادهها در برابر دسترسی یا سوءاستفادههای غیرمجاز است. حفظ امنیت دادههای لحظهای میتواند چالشی در راه اجرای پروژه باشد. (خصوصاً دادههای حساس مانند تراکنشهای مالی) به همین دلیل سطح دسترسی به اطلاعات، ذخیرهشدن یا نشدن داده و مواردی مانند آن باید قبل از انجام پروژه بررسی شود.
زیرساختها:
هوش تجاری real-time نیاز به زیرساختها و سختافزارهای خاصی برای اجرا دارد.
هزینههای پروژه:
یک پروژه هوش تجاری real-time باتوجهبه ملاحظاتی که در زیر ساختها، گردآوری داده، معماری پروژه و امنیت اطلاعات دارد میتواند هزینههای جانبی بیشتری را دربرگرفته و قیمت تمام شده پروژه هوش تجاری را افزایش دهد.